راهنمای علمی برای تعیین مرزهای بهتر

مرزها به‌عنوان محدودیت‌هایی تعریف می‌شوند که ما برای خود تعیین می‌کنیم و از طریق رفتار یا ارتباط آن‌ها را اعمال می‌نماییم. هنگامی‌که نیازهای خود را برای احساس امنیت و سلامت مشخص می‌کنیم، زمان مناسب برای برآورده کردن این نیازها را تعیین می‌کنیم و ابزارهایی برای محافظت از خود فراهم می‌نماییم، می‌توانیم به سلامت روان و جسمی خود کمک شایانی کنیم.

درست مانند فعالیت‌هایی نظیر ورزش، مدیتیشن یا مدیریت مالی، داشتن مرزهایی بین کار و زندگی شخصی یکی از ضروریاتی است که اغلب از آن آگاهیم، اما به دلیل چالش‌های موجود، ممکن است قادر به ایجاد تغییرات لازم نباشیم. در دنیای امروز که سرعت زندگی بسیار بالاست، تمایل داریم به دنبال راه‌حل‌های سریع یا ابزارهای بهره‌وری جدید باشیم تا از رقبا عقب نمانیم. با این حال، این میان‌برها اغلب بی‌نتیجه می‌مانند. تحقیقات پیش از همه‌گیری کرونا نشان می‌دهد که بسیاری از افراد برای انجام کارهای اضافی از خواب خود کاسته‌اند، اما بهره‌وری همچنان کاهش یافته است. پس از همه‌گیری نیز استرس، اضطراب و بی‌خوابی افزایش یافته و در نتیجه، کیفیت زندگی به‌شدت افت کرده است.



مرزها: راه‌حلی مؤثر برای بهبود کیفیت زندگی

مرزها راهکاری عملی برای بازگرداندن کنترل به زندگی ما هستند. با تعیین نیازها، زمان مناسب برای برآورده کردن آن‌ها، و روش‌هایی برای محافظت از خود، می‌توانیم تعادل بین کار و زندگی شخصی را برقرار کنیم. مرزها می‌توانند شکل‌های مختلفی داشته باشند؛ مانند نحوه ارتباط دیگران با ما، زمان‌بندی تماس‌های کاری یا انتخاب روزهایی که ترجیح می‌دهیم کار کنیم.

چرا تعیین مرزها دشوار است؟

تجربه نشان می‌دهد که ایجاد مرزهای سالم می‌تواند فرآیندی چالش‌برانگیز باشد. تعیین مرزها ما را وادار می‌کند تا رفتارهای ناسالم یا الگوهای ذهنی منفی را که از گذشته به جا مانده‌اند بررسی کنیم. به‌عنوان مثال، افرادی که تمایل به راضی کردن دیگران دارند، ممکن است در تعیین مرزها دچار مشکل شوند، چراکه احساس می‌کنند نیاز به تأیید مداوم دارند. همچنین، افرادی با انگیزه‌های زیاد ممکن است مرزها را به‌عنوان نشانه‌ای از ضعف یا ناکامی تلقی کنند.

خبر خوب این است که حتی عمیق‌ترین الگوهای رفتاری نیز می‌توانند با تمرین تغییر کنند. در ادامه به مراحل کلیدی برای تعیین و اجرای مرزها می‌پردازیم.


گام‌هایی برای تعیین مرزهای سالم

1.اولویت‌های اصلی خود را شناسایی کنید.

ابتدا مشخص کنید که چه مواردی برای شما اولویت دارند و کدام‌ها از اهمیت کمتری برخوردارند.

2. مرزهای سخت را تعریف کنید.

مرزهای سخت موارد غیرقابل مذاکره‌ای هستند که باید فوراً اجرا شوند. به‌عنوان مثال، ممکن است تصمیم بگیرید بعد از ساعات مشخصی به ایمیل‌های کاری پاسخ ندهید یا جلسات غیرضروری را کاهش دهید. این مرزها انرژی شما را حفظ می‌کنند و تمرکز شما را بر امور مهم افزایش می‌دهند. لازم است بدانید که نباید در این قراری که با خودتان می گذارید منعطف باشید. اینجا نه یعنی نه! تعداد مرزهای سخت نباید زیاد باشند. پس در انتخاب آنها دقت کنید.

3. مرزهای نرم را امتحان کنید.

مرزهای نرم آنهایی هستند که می‌توانید در مورد آن‌ها انعطاف‌پذیر باشید. به‌عنوان مثال، می‌توانید تلاش کنید تا زمان کمتری در شبکه‌های اجتماعی صرف کنید یا ساعات کاری خود را به تدریج کاهش دهید. این مرزها به شما امکان می‌دهند تا بدون فشار زیاد، تغییرات کوچک و مثبت را در زندگی خود ایجاد کنید.

4. به تعهدات خود پایبند باشید.

پس از تعیین مرزها، ارزیابی کنید که این تغییرات چه تأثیری بر کیفیت زندگی شما دارند. از خود بپرسید:

  • آیا این مرزها باعث افزایش انرژی و بهره‌وری من شده‌اند؟
  • آیا احساس آرامش بیشتری دارم؟
  • آیا لازم است تغییراتی در این مرزها ایجاد کنم؟

نتیجه‌گیری

مرزها نه‌تنها محدودیتی برای شما ایجاد نمی‌کنند، بلکه به شما فضایی می‌دهند تا زندگی بهتری بسازید. با تعریف مرزهای سخت و نرم و ارزیابی نتایج آن‌ها، می‌توانید به روشی پایدار و مؤثر کنترل زندگی خود را در دست بگیرید و از استرس‌ها و تنش‌های غیرضروری دوری کنید.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا